zs. sz

یادش بخیر روزگاری ک گذشت و خاطره های خوش را با خود برد. خیلی وقتها دلتنگ روزگار کودکی میشم. دلتنگی ک هیچ دوایی نداره. حاضرم هر چی دارم بدم و به اون دوران برگردم. روزگاری ک صبح ک از خواب بیدار می شدیم تنها مشغله مون  بازی با بچه های محل بود و بردن از اونها. چ زود بزرگ شدم  ای کاش تو بچگی آرزوی بزرگ شدن نمی کردم. دلم میخاد زیاد از اون دوران بنویسم . ولی مشغله های بزرگ شدنم اجازه نمیدن . روزای دیگه میام و از خاطرات خوش اون دوران می نویسم…. ادامه دارد